معنی کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن, معنی کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن, معنی ljb، cاlb، lmbj، ;ctتi، kتاec، ljb lcbj, معنی اصطلاح کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن, معادل کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن, کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن چی میشه؟, کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن یعنی چی؟, کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن synonym, کند، راکد، کودن، گرفته، متاثر، کند کردن definition,